شما هم حتما با کسانی ملاقات کرده اید که فرمان ماشین زندگیشان در دستان خودشان است و می دانند در کدام جاده و به کدامین سو می رانند. افرادی که تکلیفشان با خودشان روشن است؛ سبک زندگی خود را دارند؛ می دانند از زندگی چه می خواهند؛ خود و خصوصیاتشان را پذیرفته اند و با هر نظر یا بازخوردی از اطرافیان، مشوش نمی شوند و درصدد تغییر رفتار های خود برنمی آیند. این افراد قابلیت تاثیرگذاری بالایی بر محیط پیرامون خود دارند. این افراد مهارتی دارند که دانشمندان علم روانشناسی و مدیریت به آن مهارت خود رهبری (self-leadership) می گویند. خود رهبری کمک می کند خود و اهدافمان را بهتر بشناسیم و آگاهانه در راستای آن حرکت کنیم. این مهارت دقیقا به ما می گوید: چه کاری را چرا و چگونه انجام می دهیم؟ به عبارت دیگر خود رهبری توانایی ما را برای تغییر و بهبود افکار و رفتارمان در رسیدن به اهداف کوتاه و بلندمدت، افزایش می دهد. این توانمندی کمک می کند تا بتوانیم فارغ از هر مقام و منصبی، در هر جمعی تاثیرگذار بوده و دیگران را هدایت و راهنمایی کنیم. ویژگی خود رهبری برای تیم های نوپای کارآفرین و استارتآپها بسیار مهم و کلیدی است زیرا اگر شما نتوانید خود و شرایط پیرامونتان را مدیریت کنید، در مدیریت کلانتر که همان هدایت و رهبری تیم است موفقیت چشمگیری نخواهید داشت.
ده ویژگی که در خود رهبری نمی دانستیم!
- کنجکاوی (Curiosity)
کنجکاوی یعنی تلاش کنیم تا بدون تعصب، خود واقعی مان را ببینیم. بسیاری از ما به خاطر فرهنگ، رسوم و طرز تفکر تحمیلشده، شناخت درستی از خود نداریم. کنجکاوی کمک می کند تا عینک تیره را از چشمانمان برداریم و با نگاهی متفاوت و تازه به اطراف بنگریم.
- روراست بودن با خود (Self-honesty)
ما همیشه از صداقت و روراست بودن با دیگران شنیده ایم. اما با خودمان صادقانه رفتار نمی کنیم. خوب است بدانیم برای تبدیل شدن به یک رهبر موفق و کارآمد در فضای کارآفرینی باید ابتدا با خودمان روراست باشیم و ضعفهای خود را در کنار نقاط قوت خود ببینیم و برای اصلاح آنها اقدام کنیم.
- مسئولیتپذیری (Accountability)
بیاموزیم در برابر احساسات، افکار و رفتارهایمان پاسخگو باشیم. زیرا مسئولیت پذیری نشانه بلوغ یک فرد است و رشد و بالندگی را به همراه دارد.
- انضباط شخصی (Self-Discipline)
ما برای مدیریت ذهن و احساسات خود نیازمند نظم در همه ابعاد زندگیمان هستیم.
- فروتنی (Humility)
آگاهی از اینکه خیلی از مسائل و شرایط تحت کنترل ما نیست، کمک می کند تا از تلاش بیهوده برای تحت کنترل در آوردن همه چیز دست برداریم و به آرامش درونی برسیم. با این راهکار به رشد هوش عاطفی خود کمک کرده ایم و به نقطه ای می رسیم که ندانستن همه جوابها چیز بدی نیست و فروتنانه به سمت کسب علم و آگاهی و مشورت با افراد قدم برمی داریم.
- شجاعت (Courage)
همه ما از کودکی آموخته ایم که «خوب باشیم»؛ اما رفتار، افکار و احساسات ما از آنچه برای ما به عنوان خوب بودن تعریف شده بسیار فاصله دارد. ما برای روبرو شدن با بُعد تاریک خودمان و آگاهی از محدودیت هایمان نیاز داریم شجاع باشیم.
- شفقت با خود (Self-Compassion)
مهربانی با خود برای رشد و پیشرفت بلندمدت و سالم الزامی است. اکثر ما در مواجهه با ضعف هایمان دست به انتقاد از خود می زنیم و همین انتقاد، فرآیند تغییر (اصلاح) را دشوار می کند. اما زمانی که سختگیری را کنار گذاشته و نگاه مهربانانه به خود داشته باشیم، می توانیم با پذیرش کاستی هایمان خود را بهتر بشناسیم.
- جرأتورزی (Assertiveness)
جرأت ورزی حد واسط بین پرخاشگری و انفعال است. ما به طور ناخودآگاه یا با دیگران ظالمانه رفتار می کنیم یا همانند فردی ضعیف و منفعل در برابر پرخاشگریهای دیگران به تماشا می ایستیم. خود رهبری هیچ یک از این رفتارها را تایید نمی کند. جرأتورزی کمک می کند بدون قرار گرفتن در دو سر طیف از حق خود دفاع کنیم.
- تمایل (Willingness)
لازمه دستیابی به رشد و آگاهی تقویت روحیه تمایل به شنیدن نظرات و انتقادات سازنده دیگران و پذیرش آن است.
- اعتقاد درونی (Inner faith)
در خود رهبری می آموزیم قدرت امری درونی است تا اینکه دیگران و یا محیط آن را به ما القا کنند. برای رسیدن به قدرت سالم باید به خودباوری برسیم تا در مسیری که هدفگذاری کردهایم به درستی و با اعتماد کامل گام برداریم.